نگاهی به نمایش یرماغ؛ آن روز که یرما گاو شد
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۸۷۶۰۸۴
یرماغ ترکیبی از یرما و ماغ است. داستانی که قرار است گاو شدن مردمان دیار یرما را نشان دهد، به نظر بیش از آنکه تصویری از اسپانیای لورکا باشد، تعبیر فاشیستی از اسپانیای آن دوران باشد. ۰۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۹ فرهنگی تلویزیون ، سینما و تئاتر نظرات
باشگاه خبرنگاران پویا - احسان زیورعالم
درام ایرانی درگیر داستان است و هنوز نتوانسته تکلیف خودش را در روایت یک داستان مشخص کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«یرماغ» کاری از مریم محمدی و مهیار احمدی بدون شک تلاشی برای روایت داستان تازهای است؛ اما تصور اولیه با آنچه روی صحنه دیده میشود، در اختلاف است. تازگی مدنظر در شمایل نمایش پرسشهایی مطرح میکند از چرایی چنین روایت و تلفیقی و شاید در شکل کلیترش، اقتباس.
«یرماغ» اقتباس آزادی از نمایشنامه یرما لورکاست، تقریباً با همان خط داستانی. یرما، زن زیبا و جوان و پرشور، تمنای داشتن بچهای دارد تا در جامعه سنتی روستاییش مورد اتهام قرار نگیرد. او از نگاه و زبان مردم در هراس است. شوهرش، خوآن اما توانایی بچهدار شدن ندارد و در جامعه روستایی این مهم باورپذیر نیست. تمامی گناه بچهدار نشدن بر دوش یرماست. در سوی دیگر، یرما نگاهی به ویکتور، مرد خوشسیما و ژیگول روستا دارد.
تا بدین جای کار ما با همان نمایش یرما روبهروییم. ویژگی شخصیتی مثلث عشقی تقریباً حفظ شده است؛ اما در یک بزنگاه خلاقیت ورود میکند. ایده یرما بدل به ایده یرماغ میشود. تیم جوان تصمیم میگیرند گره نمایش را جابهجا کنند تا نقاط عطفی متفاوت خلق شود. در نمایش خوآن اگرچه مردی ضعیف نشان داده میشود؛ اما او به نوعی انقلابی است. محمدی و احمدی وضعیت روستایی را بدل به یک جامعه دیکتاتورزده میکنند، شاید برآمده از زمانه لورکا و همزمانی او با حکومت ژنرال فرانکو. به نوعی آنان دست به خوانشی درزمانی از نمایشنامه یرما زدهاند. یرما در 1934 نگارش شده است و فرانکو در کنار مخالفان جمهوری در 1936 علیه حکومت مرکزی جنگ داخلی به راه انداخت و در 1939 حاکم میشود. پس در 1934 ما چندان با مقوله دیکتاتوری در اسپانیا مواجه نیستیم.
به نظر میرسد تیم جوان در اندیشه تزریق یک دیدگاه به متن یرما هستند. آنان شخصیت فردیناندی را وارد اثر میکنند که با ایجاد رعب و وحشت و کشتن مخالفانش - دقیقاً به شیوه فاشیستی- حاکمیت روستا را به دست میآورد. او برای رسیدن به خواستههای خود و جذب موافق، آنان را مسخ میکند. مردان و زنان مسخ شده به هیبت گاو در میآیند. در اینجا با نوعی تلفیق روبهروییم، تلفیقی از کرگدن یونسکو یا حتی گاو ساعدی در بستر نمایش یرما.
حال این پرسش مطرح میشود که چنین تلفیقی به چه میزان موفق و کاراست؟ آیا نمیتوان در هر نمایشی مسخشدگی را در قالب تبدیل شدن افراد به یک حیوان سرسخت نشان دهیم؟ مثلاً نمیشود در «هملت» تمام آنانکه در جبهه مخالف شاهزاده غمناک دانمارکی قرار دارند را به شکل «فیل» درآورد و بگوییم آنان نسبت به سنتی مسخ شدهاند که هملت بدان مجهز است؟
پاسخ به نظر ساده و مثبت است. ما میتوانیم هر داستانی را در بستر خود با نگاه مسخشدگی یونسکو تلفیق کنیم و نتیجه آن را به عنوان یک تجربه پستمدرن در نظر بگیریم؛ اما آنچه مهم است درک این مسئله است که بستر مناسبتی با ایده تلفیقی ما دارد یا خیر. برای مثال ایده اولیه گاوشدگی در یرما رفتار مردم روستا نسبت به یرماست. آنان یرما را قضاوت میکنند و بچهدار نشدن او را یک عیب میدانند تا جایی که یرما در اندیشه ترک روستاست. این گام نخست برای گاو شدن است. گاوها کسانی هستند که به یرما نگاه اشتباه دارند. زمانی که شوهرش نسبت به این مسئله با یرما در اختلاف است، یرما سر گاوها را میبرد تا نشان دهد در مبارزه نسبت به وضعیت موجود مصر است.
اما زمانی بازی به هم میریزد که خوآن وارد داستانی خارج از چارچوب یرما میشود. او در میخانه - البته میخانه در متن یرما موجود است - با سیاستهای فردیناند مخالفت میکند و به مبارزه با دیکتاتور برمیخیزد. خوآن تنها شخصیتی است که در نمایش گاو نمیشود و حتی زمانی که یرما در پی اغوای مرد نابینا - نماینده فردیناند و تجسم روحانیت - در پی ویکتور میرود، به گاو بدل میشود. او نیز مسخ نگاه خیانتآلود مرد نابینا میشود تا شاید با بچهدار شدن از ویکتور از زخمزبان گاوها رهایی یابد.
پس میتوان گفت نمایش از بستر اصلی یرما خارج میشود و موضوع دیگری را دنبال میکند. دیگر برای کارگردان بچهدار نشدن مسئله نیست، مسئله شاید به سوی دوست داشتن و دوست داشته شدن پیش میرود. حتی اطرافیان فردیناند که برای جلب توجه از رعب و وحشت بهره میبرند، میدانند که باید برای بودن نیاز به دوست داشته شدن هستند. برای همین به گاوها امتیاز میدهند. به آرایشگر دروغگو مغازهای هبه میکنند. این همان رویه مشهوری است که ما از یک فاشیست توقع داریم.
با این حال پرسش پابرجاست که چنین شیوه روایتی تا چه اندازه خلاقانه است؟ پاسخ به زعم نگارنده اندک است؛ چرا که میتوان بستر و رویه را در هر جای دیگری تکرار کرد. بخش مهمی از این مسئله مطمئناً به شیوه اقتباسی محمد چرمشیر بازمیگردد. او نیز در آثارش اصل داستان را از بستر جدا میکند و آن را در هویتی تازه نمود میدهد. برای مثال در هملت مشهورش، او هملت را به یک موجود معمولی تقلیل میدهد یا در اقتباسش از رومئو و ژولیت با انداختن شخصیتها به یک جهان زیرزمینی متفاوتشان میکند. اما باید پرسید هملتی که شاهزاده نیست دیگر هملت است و رویدادهایی که او را احاطه میکنند، رویدادهایی هملتوار هستند؟ این مسئله درباره دیابولیک نیز تکرار میشود. وضعیت در آنجا نیز زیر سؤال میرود.
تنها چیزی که نمایش را بیش از رویه اقتباسی برجسته میکند رویه موزیکال آن است که میتوانست توسعه یابد. از قضا شکل موزیکال نمایش بیش از شکل اقتباسی به پستمدرن بودن آن کمک میکند. برای مثل در صحنه رامشتاین خواندن گاوها، نمایش جان میگیرد و هیجان مورد نیاز برای یک اثر پستمدرن را تزریق میکند و مخاطب از خود میپرسد که چرا این وضعیت مهیج دیگر تکرار نمیشود.
«یرماغ» در نهایت یک تجربه دانشجویی است و خطاهای موجود در آن مسیری پختگی گروه جوان را مهیا میکند. مهمتر آنکه تصویری از وضعیت درامنویسی ایران در آینده را نشان میدهد که الگوهای روایی در نوشتن نمایشنامه به چه نحوی است.
انتهای پیام/
R1369/P1356/S4,34/CT4 واژه های کاربردی مرتبط تئاتر دانشگاهی تالار مولوی تئاترمنبع: تسنیم
کلیدواژه: تئاتر دانشگاهی تالار مولوی تئاتر تئاتر دانشگاهی تالار مولوی تئاتر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۸۷۶۰۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به پرونده بابک زنجانی
استرداد کلیه اموال و بدهیهای بابک زنجانی حتی بیش از میزان محکومیت و خسارت، موجب استحقاق وی در استفاده از ارفاقات قانونی موضوع ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی و تبدیل مجازات اعدام به ۲۰ سال حبس شد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو،نگاهی به پرونده بابک زنجانی:
بازگشت یک میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو به خزانه با پیگیریهای دستگاه قضایی
محکومعلیه با استرداد کلیه اموال و بدهیها مشمول ارفاقات قانونی ذیل ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی شد
استرداد کلیه اموال و بدهیهای بابک زنجانی حتی بیش از میزان محکومیت و خسارت، موجب استحقاق وی در استفاده از ارفاقات قانونی موضوع ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی و تبدیل مجازات اعدام به ۲۰ سال حبس شد.
برخورد با مفسدان اقتصادی و عوامل اصلی فساد و صیانت از بیتالمال یکی از وظایف مهم قوه قضائیه در عرصه مبارزه با فساد و حمایت از حقوق عامه است.
در همین راستا پرونده «بابک زنجانی» از پروندههای بسیار مهم قوه قضائیه در حوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی در یک دهه گذشته بود که با تلاشهای مجموعه دستگاه قضا و همکاری نیروهای اطلاعاتی و امنیتی پس از ده سال در سال ۱۴۰۲ به نتیجه رسید.
باتوجه به اینکه استرداد اموال و بدهیهای بابک زنجانی به قیمت ارزی و به نرخ روز انجام شده و حتی میزان اموال مسترد شده، بیش از مبلغ محکومیت و بدهی وی بوده، همین امر موجب شد حکم اعدام او با استفاده از ارفاقات قانونی موضوع ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی به ۲۰ سال حبس تبدیل شود.
شروع رسیدگی به پرونده بابک زنجانی
دریافت گزارشی از سوی بانک مرکزی و شرکت ملی نفت، در سال ۱۳۹۱ در رابطه با اخذ مبلغ قابل توجهی ارز از بانک مرکزی و عدم بازپرداخت کامل آن و فروش مبلغ قابل توجهی ارز در بازار آزاد و همچنین عدم بازپرداخت مابهازای مبلغ نفت دریافتی، نقطه شروع پیگیری پرونده بابک زنجانی در قوه قضائیه بود.
پس از بررسی گزارش از سوی مراجع قضایی، بابک زنجانی با نام کامل «بابک مرتضی زنجانی» در تاریخ نهم دی ماه سال ۱۳۹۲، بازداشت شد.
رسیدگی به پرونده «بابک زنجانی»
پس از بررسی گزارشهای واصله و انجام تحقیقات مقدماتی، دی ماه سال ۱۳۹۳، قرار مجرمیت بابک زنجانی صادر شد و کیفرخواست ۲۳۷ صفحهای برای متهم صادر شد. پس از صدور کیفرخواست، پرونده جهت بررسی و صدور حکم به دادگاه انقلاب اسلامی ارجاع شد.
اتهامهای بابک زنجانی بر اساس کیفرخواست صادره: افساد فیالارض از طریق اخلال در نظام اقتصادی با رهبری شبکه سازمان یافته، استفاده از سند مجعول، پولشویی کلان و عمده با علم به موثر بودن و ضربه زدن به نظام اقتصادی کشور، کلاهبرداری گسترده از چند بانک و وزارت نفت، جعل ۲۴ فقره اسناد بانکی و پولشویی به مبلغ ۱ میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو و نشر اکاذیب، بود.
احکام صادره برای پرونده بابک زنجانی
رسیدگی به پرونده و اتهامات بابک زنجانی، از مهرماه ۱۳۹۴ در دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی آغاز شد و بعد از برگزاری ۲۶ جلسه، در بهمنماه سال ۱۳۹۴ به پایان رسید.
حکم دادگاه انقلاب به اعدام، رد مال و جزای نقدی
اسفندماه ۱۳۹۴ حکم بابک زنجانی مبنی بر محکومیت وی به اعدام، رد مال به شاکی (شرکت ملی نفت ایران) و جزای نقدی معادل یک چهارم مبلغ پولشویی، صادر شد.
تایید حکم اعدام در دیوانعالی کشور با شرط تخفیف در صورت رد اموال
پس از صدور حکم، وکیل بابک زنجانی در مهلت قانونی نسبت به حکم صادره اعتراض کرد و پرونده اردیبهشتماه ۱۳۹۵ به دیوانعالی کشور رفت.
نهایتا در آذرماه ۱۳۹۵ حکم اعدام بابک زنجانی از سوی دیوانعالی کشور تأیید شد، البته با این قید که اگر محکومعلیه، کلیه اموال را مسترد کند و خسارات را جبران کند، میتواند از ارفاقات قانونی ذیل ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی بهرهمند شود.
در دادنامه صادره از دیوانعالی کشور آمده است: «بدیهی است در صورت استرداد اموال و جبران خسارات وارده و اظهار ندامت و پشیمانی و توبه، محکوم علیه استحقاق برخورداری از مقررات ذیل ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی را خواهد داشت»
پس از اعلام نظر دیوانعالی کشور، توجه دستگاه قضایی بر بازگرداندن اموال «بابک زنجانی» متمرکز شد.
پس از صدور این حکم، در این مرحله، بابک زنجانی اعلام کرد در کشورهای مختلف مبالغ ارزی دارد و اسنادی هم در این رابطه ارائه کرد، اما تحقیقات مراجف ذیصلاح نشان داد این ادعا صحیح نبوده و هم موضوع برگرداندن اموال به نتیجه نرسید.
بعد از آن، دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی نیز برای استرداد اموال بابک زنجانی به کشور تلاشهایی انجام دادند و حتی مدت زمان طولانی در عین اینکه با تأکید قضایی متهم همچنان در زندان نگهداری میشد در اختیار دستگاه اطلاعاتی قرار گرفت، اما باز هم، استرداد وجوه محقق نشد و اموال شناساییشده از متهم نیز، تکافوی بدهی وی و خسارات مرتبط با آن را نمیداد.
در مرحله بعد، جمعی از اشخاص یک دستگاه مسئول به دستگاه قضا اعلام کردند، برای شناسایی و بازگرداندن اموال «بابک زنجانی» کار جدیدی را آغاز خواهند کرد و رئیس قوه قضائیه با تعیین یک اولتیماتوم با این موضوع موافقت کرد و مهلت زمانی مشخصی برای این کار تعیین شد تا اگر باز هم اموالی از سوی محکوم مسترد نشد حکم قطعی و قانونی در مورد او اجرایی شود.
مدت تعیینشده برای بازگرداندن اموال «بابک زنجانی» یک بار دیگر از سوی رئیس قوه قضائیه تمدید شد؛ تا اینکه، بابک زنجانی اعلام کرد قصد همکاری دارد و نشانههایی از صداقت او آشکار شد و اموال قابلتوجهی را در خارج از کشور معرفی کرد.
حجتالاسلاموالمسلمین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه در نشست شورایعالی قوه قضاییه (۳۰ بهمنماه ۱۴۰۲)، این خبر را اعلام کرد که در نتیجه تلاشهای همه بخشهای ذیربط، اموال «بابک زنجانی» در خارج از کشور شناسایی و به تهران منتقل شد.
رئیس کل بانک مرکزی نیز در روز اول اسفندماه این خبر را تائید کرد و گفت: اموال بازگردانده شده بابک زنجانی که بهصورت داراییهای ارزی است، تماما به خزانه بانک مرکزی منتقل شده است؛ بنابراین بدهی زنجانی به مبلغ یک میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو تسویه شد و این اموال به عنوان پشتوانه پولی کشور به خزانه بانک مرکزی بازگشت.
مجموعا، ارزش داراییهای وارد شده بابک زنجانی به کشور با احتساب اموال قبلی مصادره شده، از کل مبلغ بدهی وی و خسارات وارده بیشتر بود.
تبدیل اعدام به ۲۰ سال حبس با اعمال ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی
به همین دلیل، از آنجا که استرداد اموال و بدهیهای بابک زنجانی به قیمت ارزی و حتی بیش از میزان مبلغ محکومیت و بدهی وی بود، همین امر موجب شد حکم اعدام او مشمول استفاده از ارفاقات قانونی موضوع ماده ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی شود.
سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری (۱۱ اردیبهشتماه) در این رابطه گفت: با گزارش مقامات ذیصلاح در مورد استرداد اموال، درخواست تخفیف مجازات «بابک زنجانی» از سوی دادگستری استان تهران مطرح شد و با تائید رئیس قوه قضائیه و موافقت رهبر انقلاب حکم اعدام وی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد.
به این نحو یکی دیگر از پروندههای قوه قضائیه در راستای مبارزه با مفاسد اقتصادی و بازگرداندن اموال بیتالمال در سال ۱۴۰۲ به نتیجه رسید.