در آرزوي يک هملت ايرانيام!
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۴۹۸۵۵
خبرگزاري آريا - در عالم رنگارنگ هنر بازيگري در تلويزيون و سينما، بازيگراني هستند که بيش از اينکه با چهرههايشان در ياد بيايند، با بازيهاي ماندگارشان در قالب نقشهاي مختلف شناخته ميشوند و تا هميشه در ذهنها ميمانند.
فرخ نعمتي از اين دست بازيگران است. اين بازيگر هم در عالم تلويزيون نقشهاي شناخته شده دارد و هم سينما؛ او در عرصه تئاتر هم فعال است و گويي مرزي ميان هنرهاي مختلف نميبيند و به ماهيت، کيفيت و ارزش در انتخابهايش ميانديشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تازهترين نقشي که در عالم تلويزيون از شما ديديم، بازيتان در مجموعه رمضاني سرّ دلبران بود. عاملي که به بازي در اين مجموعه ترغيبتان کرد، چه بود؟ چه ويژگيهايي در نقش خليل ميديديد که برايتان جذابيت داشت؟
هر بازيگري براساس معيارهاي مختلفي نقشهايش را انتخاب ميکند. يکي از اين معيارها خود نقش است؛ معيار ديگر، محتواي سناريويي است که پيشنهاد ميشود. حضور کارگردان و تهيهکننده و ساير عوامل گروه (بازيگران و...) هم تاثيرگذارند و همه اين ملاکها در کنار هم موجب ميشوند که آدم نقشي را انتخاب کند. در سر دلبران يکي از قويترين عواملي که براي حضور ترغيبم کرد، حضور شخص لطيفي (کارگردان مجموعه) بود. گرچه پيش از اين بارها ابراز تمايل دو طرفه بين ما وجود داشت، اما تا به حال امکان همکاري ميانمان ميسر نشده بود. وقتي اينبار اين پيشنهاد مطرح شد، من تصادفا براي بازي در پروژه ديگري در يزد بودم. يک شب شنيدم که بابک حميديان که همبازي پروژه ما بود، براي ديدار با برزو ارجمند سر پروژه آنان رفته است و وقتي فهميدند من آنجا هستم، تماس گرفتند و درخصوص نقش صحبت کردند. حتي محمد کاسبي که در ابتدا قرار بود نقش خليل را بازي کند و بعد مش سبحان را ايفا کرد، با من تماس گرفت و صحبت کرديم و مجموع اين اتفاقات به حضور ترغيبم کرد.
شخصيت خليل از ابتدا در فيلمنامه چنين مختصاتي داشت يا بعد که شما به کار پيوستيد، تغييراتي در آن ايجاد شد؟ شما چه پيشنهادهايي براي بهتر بازي کردن اين نقش داشتيد؟
نه، همين بود. به هر حال هر بازيگري براي بهتر بازي کردن در نقشش پيشنهادهايي دارد که بعضيهايشان پذيرفته ميشوند و بعضيهايشان نه. با اين حال اين نقش از ابتدا همين بود و تغييري توسط من در خصوصيات آن ايجاد نشد.
معمـــــولا مـــــخاطبان مـــــجموعهها بــــــا شخصيتهاي منفي اثر ديرتر ارتباط برقرار ميکنند و ترجيح ميدهند که دوستشان نداشته باشند. منفي بودن اين شخصيت، آن هم در مجموعهاي که قرار بود در ايام ماه رمضان روي آنتن برود، موجب نگرانيتان نبود؟
خب من سالهاست که در عرصه بازيگري فعاليت ميکنم. به نوعي ميشود گفت يکي از مثبتترين نقشهايي که ميشد در عرصه مجموعههاي تلويزيوني بازي کرد (نقش امام رضا(ع) در مجموعه «ولايت عشق») را بازي کردم و بلافاصله بعد از آن در «مدار صفر درجه» کار حسن فتحي نقشي منفي ايفا کردم. معتقدم اگر بتوانم نقشي منفي را چنان بازي کنم که مردم از آن شخصيت بدشان بيايد، در نتيجه کارم را درست انجام دادهام.
به طور کلي در انتخاب نقشهايتان چه ملاک و معياري را دنبال ميکنيد و به دنبال چه نوع نقشهايي هستيد؟
براي من به عنوان يک بازيگر، هيچگاه متراژ نقش مطرح نبوده است. گرچه به قول خدابيامرز خسرو شکيبايي نقشهاي بلند بهتر هستند؛ چرا که حتي اگر ده جاي کار را خراب کنيم، باز ميتوانيم در دهجاي ديگر جبران کنيم و بازي درستي از خودمان به نمايش بگذاريم.
نقشهاي کوتاه اين فرصت را به آدم نميدهند و خرابکاريهايشان زودتر ديده ميشود. به هر حال هيچگاه نه کوتاهي و بلندي نقش برايم مطرح بوده و نه منفي و مثبت بودن آن. اين موازنهاي است که به نظرم بايد در هر کاري وجود داشته باشد. آلن دلون در تمام عمرش نقشهاي منفي ايفا کرده؛ اما هنوز محبوب است و دوستداشتني. البته خودم را با دلون مقايسه نميکنم. تا به اين لحظه هرگز از جانب مردم هم عکسالعمل بد نسبت به نقشهاي منفي که بازي کردهام، نديدهام و از اين بابت خوشحالم.
شايد يکي از دلايلي که موجب شده در تلويزيون و سينماي ما نسبت به نقشهاي منفي موضع بد و يا گارد وجود داشته باشد، اين است که عموم نقشهاي منفيمان در واقع کاريکاتوري از منفي بودن را به تصوير ميکشند و خيلي نميشود ويژگيها و دلايل رفتارهاي منفيشان را درک کرد و فهميد...
اين قضيه بيش از هر چيزي به باور بازيگر بستگي دارد. ما عموما نقشهاي منفي را بر مبناي کليشههايي که در ذهن داريم، مينويسيم.
در سر دلبران شخصيت نيکو (نصرت ميرعظيمي) هم منفي بود؛ اما بازياش را ديديد.
وقتي ميخواستم در مدار صفر درجه بازي کنم، حسن فتحي خيلي موافق نبود و نگران بود که نکند مردم عکسالعملهاي بد داشته باشند؛ اما به او گفتم که من مصرانه ميخواهم اين نقش را بازي کنم و عکسالعملها را ببينم. شخصيتي که در مجموعه مدار صفر درجه بر عهده داشتم، شخصيتي نظامي بود. بسياري از افراد در خانواده ما نظامي هستند و براي فتحي اين قضيه را تعريف کردم که من در وجود اين شخصيت ويژگي منفياي نميبينم.
به او گفتم که اين فرد به دنبال قدرت است؛ بههمين خاطر راههايي را طي ميکند که آن قدرت را بهدست بياورد و برايش فرقي نميکند که چه کسي شاه باشد؛ فقط قدرت را دنبال ميکند. در نتيجه او الزاما بد نيست؛ من او را باور ميکنم و با المانهايي بازي ميکنم که از پدر و شوهرخواهرم به يادگار دارم. نقش را بايد با باور بازي کرد.
بازي در سر دلبران برايتان چطور بود؟ براي آن نقش هم از کسي در زندگي خودتان تاثير گرفتيد؟
در آنجا کوشيدم نقش را همانطوري که بود، بازي کنم. خليل فردي بود که به دلايلي با برادرزادهاش دشمني داشت. او تحقير شده بود، زندان رفته بود و به خاطر اين مسائل کينهاي در وجودش تشکيل شده بود و ميخواست انتقام بگيرد. پس او هم الزاما آدم بدي نبود.
و جالب اينکه برخي مخاطبان حتي ميتوانستد حق را به او بدهند و درکش کنند...
همينطور است. من دوست دارم که نقشهاي منفيام اينگونه ديده و درک بشوند. اينطوري خيلي بهتر است تا اينکه مخاطبان بخواهند الکي در پايان هر قسمت با خودشان بگويند واي، طرف چقدر بدجنس است!
در طول ماه رمضان خودتان مجموعه را دنبال ميکرديد؟
بله، قسمتهاي زيادي از مجموعه را تماشا کردم.
به نظرتان حاصل مجموعه موفق از کار درآمده بود؟
هر وقت نقش خوبي در مجموعهاي ميبينيد، بدانيد دليلش به اين خاطر است که در وهله اول، يک نقش خوب در فيلمنامه نوشته شده است. درخصوص سر دلبران، به نظرم متن اثر ميتوانست بهتر باشد. متن خيلي موثر است و خيلي وقتها وجود يک فيلمنامه خوب باعث بازي بهتر بازيگران هم ميشود.
براي مثال نقش لورنس عربستان را اصلا نميشود بد بازي کرد. بسياري از نقشها به خودي خود خوب هستند و به دل هم مينشينند. هر بازيگري ممکن است در کارنامهاش نقشهاي بد هم داشته باشد؛ اما چيزي که باعث ميشود در ذهن ما باقي بماند، نقشهاي خوبش است. خسرو شکيبايي با حميد هامون ماندگار شد، چون خود نقش ماندگار بود. اينها را گفتم که بگويم به نظر من مجموعه ميتوانست مختصات و ضوابطي بهروزتر داشته باشد و روابط ميان آدمهايش بهتر
درک بشود.
و اين ايراد را با نويسنده و کارگردان مجموعه در ميان نگذاشتيد؟
چرا؛ اما خب آقاي لطيفي گرچه خودشان معتقد بودند که مناسبات سريال امروزي نيست، اما ميگفتند خوب است که در بستر اين سريال تلنگري به مخاطبان بزنيم و مناسبات و سنتهاي درست اما فراموش شده را به آنها يادآوري کنيم. اين نظر و سليقه ايشان بود اما چون گروه گروهي حرفهاي بود، اين عيب کمتر به چشم آمد.
به اين قضيه اشاره کرديد که کوتاه و بلندبودن نقشها چندان برايتان مهم نيست و بيشتر به کيفيت فکر ميکنيد. بر اين اساس نقشي هم بوده که دلتان بخواهد بازي کنيد، اما تاکنون فرصتش برايتان فراهم نشده است؟
بله؛ نقش هملت. روزي اين قضيه را به خبرنگاري گفتم و البته تاکيد کردم که آنقدر منتظرش نشستهام که ديگر از سن مناسب براي بازيکردنش دارم ميگذرم. آن خبرنگار گفت متاسفم و من پاسخ دادم که متاسف نباش؛ چون هملت نشد به جايش نقش شاه را بازي ميکنم!
خب حالا که اين علاقه را داريد، چرا به قول معروف خودتان آستين بالا نميزنيد و براي ساخت اين اثر اقتباسي کاري انجام نميدهيد؟
ساخت چنين اثري به منزله جنگ است. کارگرداني و تهيهکنندگي کردن جنگي است که بايد ابزارش را داشته باشي و بلد باشي. اين کار در توان من نيست. در جريان توليد اساسا تهيهکننده بايد کسي باشد که واسطه ميان عوامل شود، مشکلات را رفع کند و براي پيشبرد کار تلاش و پيگيري کند. من اين خصوصيات را در خودم نميبينم.
درخصوص نگارش چطور؟ در اين حيطه هم علاقهمند نيستيد خودتان هملت مدنظرتان را به نگارش دربياوريد؟
نگارش هم کار من نيست. سالهاست با بسياري از دوستان نويسنده تعامل و نزديکي دارم؛ افرادي چون فريدون جيراني و ديگران. از ارتباط با اين دوستان کوتاهي نميکنم و با وجود اين، اينکه خودم بخواهم قلم و کاغذ در دست بگيرم را خيلي دوست ندارم.
و اين هملتي که در ذهن داريد، نسخه اقتباس شده و بهروز آن است يا همان هملت قديمي و کلاسيک؟
ما هنوز همان هملت کلاسيک را هم بدرستي نميشناسيم. متاسفانه خيلي وقتها گمان ميکنيم همينکه اسم چيزي به گوشمان خورده باشد، براي شناختش کافي است. خيلي از مردممان اين عقيده را پيدا کردهاند و به همين خاطر است که ميزان کتابخواني در کشورمان پايين است. مردم احساس ميکنند نيازي به مطالعه بيشتر ندارند. اين اشکال ما و مديران ماست. همه فقط اسم بسياري از نويسندهها را شنيدهاند؛ اگر به آنها بگوييد صادق هدايت چه کسي است، ميشناسند اما مضمون اثرهايش را نميدانند. امروزه خيلي از دوستان جوان من کاغذ و قلم به دست ميگيرند، يک ساعتي به اتاق ميروند، بعد بيرون ميآيند و سناريو در دستشان آماده است. در زمينه فرهنگ، نقطه ضعف زياد داريم و حل برخي از اين مشکلات يک عمر
زمان ميبرد.
در زمينه حل اين مشکلات، بخشي از ماجرا بر دوش مديران و مسئولان فرهنگي کشور است که ماجرا را از ريشه اصلاح کنند. در بخش فيلمها و مجموعهها هم باز بخشي بر دوش فيلمساز و کارگردان است که محتواي درست و سازندهاي را براي اثرشان انتخاب کنند و بر جامعه مخاطبانشان تاثير بگذارند. اما در اين ميانه جايگاه بازيگران آثار کجاست؟ به عقيدهتان يک بازيگر ميتواند چه کاري براي اصلاح فرهنگ جامعهاش انجام بدهد؟
کار ما، يک کار جمعي است. بويژه سينما که جمعيترين نوع کار است و در مقايسه با تئاتر تفاوت دارد. ممکن است زيباترين لحظه بازي يک بازيگر روي ميز تدوين چيده و دور ريخته شود. صدابردار در آن لحظه صدا را نگيرد يا فيلمبردار حواسش جاي ديگري باشد. کار ما جمعي است و نميتوانيم براي مثال بگوييم من خوب بازي کردهام، اما فيلمبرداري کار بد بوده است. همهچيز بايد کنار هم خوب باشد. شما با بازيات حتي ميتواني روي موزيسيني که قرار است بعدا براي اثر موسيقي بسازد، تاثير بگذاري. يادم هست در مجموعه «يادآوري» به کارگرداني حجت قاسمزاده اصل، در بازيام لحظهاي وجود داشت که پسرم داشت اعدام ميشد. در آن صحنه بازيگران نقشهاي همسر و دخترانم داشتند خودشان را ميزدند، داد ميزدند و گريه ميکردند. خب من به عنوان يک مرد در آن صحنه چه کاري از دستم برميآمد؟ براي يک لحظه با خودم فکر کردم در عوض ضجه زدن و مويه کردن، کاري بکنم که تجربهاش در آن شرايط کمتر است.
شروع کردم به سينه زدن. بعدها شنيدم که در مرحله تدوين و ضبط موسيقي، آهنگساز کار از همين حرکتم ايده گرفته و با صداي سازهايي چون طبل و سنج، موسيقي تاثيرگذاري روي کار گذاشته است. اين همان تاثير متقابلي است که ميگويم. کار ما کاملا جمعي و مکمل کار يکديگر است؛ زماني ميتوانيم خوب باشيم که همه خوب باشيم. اگر متن خوب باشد، من نميتوانم نقشم را بد بازي کنم و عکس آن هم حاکم است. اين قضيه را به تمام موارد و مثالها ميتوان تعميم داد.
کارنامه پربار يک بازيگر خاص
فرخ نعمتي حتي اگر چهرهاش هم ديده نشود، با جنس صداي خشدار و خاصش آشناست و مخاطبان با شنيدن صدايش ميتوانند حضور او را در اثري حدس بزنند. اين بازيگر در طول سالهاي متعدد فعاليتش در مجموعههاي تلويزيوني، فيلمهاي سينمايي و نمايشهاي تئاتري متعددي ايفاي نقش کرده است که در عالم تلويزيون، برجستهترين بازياش در نقش نوراني امام هشتم، امام رضا(ع) در مجموعه «ولايت عشق» محسوب ميشود؛ نقشي که البته با توجه به جايگاه نورانياش، سيماي نعمتي در آن ديده نميشد و هاله نوري به دور صورتش وجود داشت. بازي کوتاه نعمتي در مجموعه «خانه سبز» هم از ديگر نقشآفرينيهاي ماندگار کارنامهاش بود. او در اين حضور کوتاه و چند قسمتي، در نقش پدر علي کوچک و بينواي داستان ايفاي نقش ميکرد که بعد از مدتي غيبت، براي گرفتن حضانت او به داستان وارد شده بود و خانه سبزيها، جانانه در محضر دادگاه از عشق به علي و اصرار براي نگه داشتنش سخن گفتند.
«بخش چهار جراحي»، «روشنتر از خاموشي»، «شب ميگذرد»، «مختارنامه» و «سالهاي مشروطه» از ديگر تجربيات نقشآفريني تلويزيوني اين بازيگر است.
در نقش امام عشق
نعمتي بازي در نقش يکي از مقدسترين شخصيتهاي مجموعههاي تلويزيوني را در کارنامه دارد؛ بازي در نقش امامرضا(ع) در مجموعه تلويزيوني ولايت عشق به کارگرداني مهدي فخيمزاده که نقشي شاخص و برجسته در کارنامهاش محسوب ميشود. نعمتي ميگويد: بازي در نقش امامرضا(ع) در مجموعه ولايت عشق را نقش مهمي در کارنامهام ميدانم. هرچند با توجه به شرايط فيلمنامه و شخصيت امام هشتم، هاله نوري دور چهرهام وجود داشت و تصوير خودم ديده نميشد.
زهرا غفاري
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۴۹۸۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زنده و مستقیم با حواشی دو الکلاسیکوی ایرانی
به گزارش "ورزش سه"، هفته مهم لیگ برتر ایران در حالی فرا رسیده که پرسپولیس در ورزشگاه آزادی میزبان سپاهان خواهد بود و استقلال در فاصله 700 کیلومتری به مصاف تراکتور خواهد رفت. نقطه مشترک این دو بازی، حضور تماشاگران پرتعداد این دو تیم خواهد بود که احتمالا همه چیز را تحتتاثیر خود قرار خواهد داد.
اولین بازی بین تیمهای تراکتور و استقلال در ورزشگاه یادگار برگزار میشود و حدود دو ساعت بعد، پرسپولیس با اطلاع از نتیجه بازی استقلال رودرروی سپاهان قرار میگیرد تا شاید سرانجام جایگاه استقلال را در صدر جدول بگیرد. در بازی رفت البته استقلال سه امتیاز را کسب کرد اما پرسپولیس با باخت از زمین نقش جهان خارج شد.
در فاصله چند ساعت تا شروع این دو بازی، خبرنگاران ما از تهران و تبریز آماده پوشش این روز حساس میشوند که احتمالا حواشی آن تا پایان شب ادامه خواهد داشت. با ما همراه باشید:
پوشش زنده خبری 12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:35باشگاه سپاهان این بار بدون حواشی و جنجال، پوستری کاملا غیرفوتبالی و فرهنگی را برای بازی پرسپولیس برگزیده است.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:33با وجود مصدومیت، علیرضا بیرانوند تمام تلاش خود را کرده تا به بازی حساس با سپاهان برسد.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:32با توجه به نقش مهم و کلیدی امید عالیشاه، علیرغم اینکه او به تازگی از بند مصدومیت رها شده، احتمالا اوسمار او را از ابتدا به زمین میفرستد تا بار دیگر خط حمله سرخها با امید عالیشاه و عیسی آلکثیر شکل بگیرد.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:31بنا بر اطلاعات شب گذشته خبرنگار ما، تنها ششهزار بلیت اینترنتی برای دیدار تراکتور - استقلال به فروش رفته بود.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:31تصاویر ارسالی از ورزشگاه یادگار امام حاکی از آن است که هنوز سکوهای بسیار زیادی در ورزشگاه خالی است و تعداد انگشتشماری به استادیوم رفتهاند.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:24باشگاه استقلال با انتشار تصویری از خالدآبادی برای پوستر روز بازی، به استقبال دیدار حساس با تراکتور رفته است.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:22باشگاه تراکتور با این تصویر به نوعی از هواداران خود درخواست کرده تا در بازی با استقلال حضور حداکثری در ورزشگاه داشته باشند.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:21باشگاه پرسپولیس برای پوستر بازی با سپاهان تصویری بزرگ از اوسمار را انتخاب کرده و شش بازیکن این تیم نیز در کنارش دیده میشوند.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:21ترکیب احتمالی پرسپولیس:
علیرضا بیرانوند | گئورگی گولسیانی | محمدحسین کنعانیزادگان | عبدالکریم حسن | وحدت حنانوف | مسعود ریگی | سروش رفیعی | محمد خدابندهلو | مهدی ترابی | اوستون اورونوف | عیسی آلکثیر.
12 اردیبهشت 1403 ساعت 13:19ترکیب احتمالی سپاهان برابر پرسپولیس:
پیام نیازمند، میلاد زکیپور، سیاوش یزدانی، هادی محمدی، رامین رضاییان، برایان دابو، محمد کریمی، امید نورافکن، کاوه رضایی، رضا شکاری و شهریار مغانلو.