نگاهی به هوراشیو|تفرج در متن بیلی بزرگ
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۲۴۷۱۷
جواد مولانیا در «هوراشیو» هدف را کمدی گرفته است و تلاش میکند از دل پارودی موجود اوفات شادی بیافریند، به دور از هر گونه رفتاری که کسی را بیازارد. ۲۵ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۸ فرهنگی سینما و تئاتر نظرات - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم
جایی گفته شده است در جهان هملت غروب نمیکند؛ چرا که با حرکت وضعی زمین، در هر نقطهای از جهان زمان عصر است و تماشاخانهای در هر کشور حداقل طبق اصل لانه کبوتری هملت را روی صحنه برده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما چرا این نمایشنامه چنین محبوب است؟ بخش مهمش شاید در همان روایت باشد و بخش کوچکترش در چارچوب منعطف آن باشد. نمایش «هملت» مملو از ابهامات دراماتیک است که مدام مورد پرسش قرار گرفته است و همین ابهامات به ساختار آن چنان انعطافی داده است که روایت آن از منظر کارگردانان و نمایشنامهنویسان دیگر دگرگون میشود. برای مثال تام استوپارد در دو تجربه متفاوت با تغییر زاویه دید و نقش راوی در هملت، یک بار آن را از زبان روزنکرانتز و گیلدنسترن در «روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند» روایت میکند و یک بار در «هملت داگ» از زبان چند دانشآموز که چیزی از زبان انگلیسی نمیدانند.
غافلگیری سال 97، نمایش «نامبرده»این خوانشپذیری هملت شرایط را برای رسیدن به پارودیهای متنوع از داستان هملت را فراهم میکند. برای مثال سال پیش همین روزها، تاجبخش فناییان یک پارودی ارمنی از داستان هملت را در تئاتر شهر روی صحنه برد که از منظر دنکیشوت روایت میشد و امسال نوبت به روایت هوراشیو از داستان هملت شده است که بدل به یک پارودی شده است. اثر تازه جواد مولانیا یک کنجکاوی ساده در داستان هملت است که منجر به یک روایت کمیک از این سوگنامه شده است.
در نمایشنامه شکسپیر اطلاعات خاصی از هوراشیو به ما انتقال داده نمیشود. تنها میفهمیم او دوست هملت در دانشگاه ویتنبرگ انگلستان است؛ اما اینکه چرا در السینور حضور دارد، بماند. او از بدو شروع نمایش حاضر است. در کنار مارسلوس، برناردو و فرانچسکو اولین مواجهه با روح پدر هملت را تجربه میکند و بدل به شخصیتی میشود که هملت را به نوعی وارد بازی جنونآمیزش میکند. در متن انگلیسی اولین بار برناردو از هوراشیو این گونه یاد میکند: «if you do meet Horatio and Marcellus,The rivals of my watch, bid them make haste» در این عبارت برناردو از فرانچسکو میخواهد اگر هوراشیو را میبیند به او یادآوری کند که قرار بوده با وی نگهبانی دهد. به عبارتی نقش هوراشیو از یک دانشجو و همکلاسی به یک نگهبان تغییر میکند. هر چند به نظر میرسد قصد این نگهبانی مواجهه با روح پدر هملت است؛ اما این آغاز یک ابهام است که چرا باید هوراشیو ابتدا روح را رویت کند تا بعد هملت را وارد بازی انتقام کند.
همین مقدمه نشان میدهد هوراشیو شخصیتی است برای کنکاش و در نمایشنامه «هوراشیو» یک طرح و توطئه برای این شخصیت مرموز شکسپیری طراحی شده است. هوراشیو یک مشهدی است که با نفوذ به دربار دانمارک قصد دارد حکومت را از چنگ خاندان هملت درآورد و خودش با همدستی روح پدرش پادشاه شود. این هوراشیو را ما میشناسیم و دیگر شخصیتها تا انتهای نمایش او را مردی نیکخصال میدانند. مهدی پوربلاسی در مقام نویسنده از دل یک ماجرا مشهور، یک پارودی آفریده است که بار عمده این پارودی بر دوش تغییرات عمده در داستان است. با دسیسهچین دانستن هوراشیو، قتل هملت بزرگ و ماجرای نمایش گونزالو همه محصول نقشههای هوراشیو میشود و ما در حال دیدن یک شخصیت تارتوفگونه روی صحنهایم که قصد اغوای همه افرادی را دارد که به نوعی میتوانند مانع حاکم شدن او شود.
این تغییر در داستان برای مخاطب آشنا به هملت جداب و شیرین است. او میگوید این نمایش که چنین نبود؛ در حالی که توالی رویدادها به همان گونه پیش میرود. تنها ترفند پوربلاسی در نشان ندادن آنهاست. مثلاً صحنه مشهور هملت و گرترود در اتاق و قتل پولنیوس به دست هملت با وجود کلیدی بودن حذف میشود و تنها فرانچسکو وارد میشود و میگوید پلونیوس مرده است. دیگر کنش مشهور قتل هملت با خنجرش از کار میافتد و شمایل خبررسانی سرباز به پادشاه به یک مضحکه بدل میشود.
پوربلاسی کمی با هم با واژگان بازی کرده است و آنها را از شکل و شمایل انداخته است. احترام نظامی و درباری که در متن بسیار جدی است و مشخص جایگاه اجتماعی شخصیتهاست، در متن پوربلاسی دیگر آن کارکرد را ندارد؛ بلکه از ریختار خود خارج میشود و بدل به یک شوخی میشود. اما برای خنداندن مخاطب گویا این کارها کفایتنمیکند. پس جواد مولانیا آستین را بالا زده و سعی کرده است از یک کمدی اسلپاستیک رونمایی کند. نمایش او مملو از برخوردهای فیزیکی است و بازیگران مدام در حال از دست دادن شکل و قواره طبیعی خود هستند تا به به یک جنون نمایشی دست یابند. همه چیز در هم و بر هم میشود تا شما بیشتر از این نمایش به فرح و شادی برسید. نتیجه کار همان است که ساعتی فارغ از جهان بیرون از دیدن لذت ببرید.
هر چند به نظر میرسد این تنها کارکرد نمایش نباشد. شوخیهای نمایش تنه به تکنیکهایی میزند که در ادبیات پستمدرن رایج است و کمی به آگاهی درونی نویسنده از جهان روز خود خبر میدهد. یا به نمایش گذاشتن بخشی از انیمیشن Family Guy به عنوان تصویری از صحبتهای هملت درباره سوقصد به عمویش، کلودیوس، برآمده از جهانی است که به هنرمند اجازه میدهد آزادانه از جهام منطقی رها شود و به نفع درام جهانی فانتزی بساز، کاری که مولانیا با استفاده از موسیقی و بلاس و رنگ و فیزیک انجامش میدهد.
اما نمایش از دوسوم که میگذرد کمی از تب و تاب میافتد. گویی دیگر چیزی در چنته نداشته است.نمایشی که قصد داشته هر ده دقیقه یک آس رو کند، در بخش پایانی تنها میخواهد تمام شود و این به پاشنه آشیل اثر بدل میشود. کمی خستگی از کشدار شدن ماجرا و وارد شدن نمایش به صحنههایی که هیچ ارتباطی با متن اصلی ندارند و زاییده ذهن نویسنده است. این صحنهها صرفاً قصد داغ کردن تنور بازی هوراشیو را دارد تا نشان دهد خباثت این شخصیت تا به کجا میرسد و چگونه یک خاندان سلطنتی را به ورطه نابودی میکشد. شاید این هم بخش اخلاقی ماجرا باشد که گاهی لازم است از آدمهایی که همه جا سرک میکشند حذر کرد؛ ولی خب خاندان سلطنتی توجهی به این امر ندارند و هوراشیو کارش را میکند.
در نهایت اگرچه هوراشیو موفق به قتل همه افراد میشود؛ اما در یک بزنگاه، گویی صوراسرافیل در صور خویش میدمد تا مه مردگان زنده شوند و هوراشیو اکنون در محاصره شخصیتها کارش را نمام شده بیابد و هم آنچه بافته بوده را رشته شده ببیند. این همه از معجزات کندی است که آن را از تراژدی جدا میکند. در جهان فانتزی روی صحنه موسیقی میتواند دم عیسوی شود و مرده را زنده کند. مهم این است که آدمهای خوب به نیکی و بدها به عقوبت برسند.
در روزهایی که ایام چندان به کام نیست و کمدی در نوعی اضمحلال به سر میبرد، پارودی هوراشیو قابل تأمل به نظر میرسد. نمایشی که خنده را از فرم اجرایی و تلاشهای بازیگران استمناع میکند و قرار نیست با بار کنایی در کلام و ایما و شاراههای جنسی ما را بخنداند. جاد مولانیا در مقام کارگردان نیز تلاش کرده است از اندک امکانات موجود در نمایش خود - از جمله یک صحنه ثابت که صرفاً یک تخت پادشاهی است - بت نکیه به تصویرساز و میزانسن اثر نمایشی خوشریتمی بسازد. نمایش هر چند نفسگیر نیست؛ اما میتواند مخاطب را راضی نگاه دارد و او را با داستان نمایش همسو کند.
میماند حضور جواد خواجوی، شخصیت مشهور اینستاگرامی. هر چند شاید از بیرون ماجرا خواجوی همانند دیگر شخصیتهای مجازی بازیگر شده محبوب جماعتی نباشد؛ اما این بازیگر پیش از مجازی شدن بازیگر بوده است و قدرت بازیگریش را در «هوراشیو» اثبات میکند. هر چند به سبب وجوه کمیک شخصیت هوراشیو و ایستا بودن شخصیت آفریده شده در نمایشنامه نمیشود قدرت بازیگری خواجوی را محک زد؛ اما او بدونشک بازیگر آموزشدیدهای است و در نمایش نیز از خواجوی صفحه اینستاگرامیش فاصله میگیرد، به جز همان صحنه Family Guy.
انتهای پیام/
R1369/P/S4,34/CT4 واژه های کاربردی مرتبط تماشاخانه ارغنون تئاترمنبع: تسنیم
کلیدواژه: تماشاخانه ارغنون تئاتر تماشاخانه ارغنون تئاتر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۲۴۷۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فیلمهای پایان هفته تلویزیون از نگاهی دیگر
آفتابنیوز :
فهرست فیلمهای آخر هفته سیما که برای پخش از ۱۱ شبکه اعلام شده، شامل ۴۶ فیلم است که از جمله آثار شاخص آن میتوان به «بادیگارد»، «ریو»، «ویل هانتینگ نابغه» و «محاکمه ۷ شیکاگویی» و از جمله فیلمسازان شاخص آن میتوان به مسعود جعفری جوزانی، کیومرث پوراحمد، ابراهیم حاتمیکیا، داوود میرباقری، همایون اسعدیان و آرون سورکین اشاره کرد.
۳۲ فیلم معادل حدود ۷۰ درصد این محصولات، خارجیاند و حدود ۳۰ درصد فیلمها نیز در سینما و تلویزیون ایران ساخته شدهاند.
به علت نزدیکی این آخر هفته به ۱۲ اردیبهشت ماه روز معلم، بخش قابل توجهی از این فیلمها سوژهای در ارتباط با تعلیم و تربیت دارند؛ آثاری مثل «قصههای مجید»، «جادههای سرد»، «پل سفید»، «لونانا در انتظار معلم» و «شش قهرمان».
در بین آثار انتخابی، دو فیلمساز با دو فیلم در این آخر هفته حاضرند. «بادیگارد» و «هویت» از ابراهیم حاتمیکیا و «هدیه» و «ریکا» از مسعود فرخنده پخش خواهد شد. در اتفاقی جالب، فیلم سینمایی «۳۰ نابغه» نیز روی آنتن دو شبکه خواهد رفت: پنجشنبه از شبکه نمایش و جمعه از شبکه امید.
همانند هفته گذشته، چهار فیلم در فهرست اعلامی از سوی روابط عمومی معاونت سیما به عنوان فیلمهای جدید معرفی شدهاند که پیش از این در ایام نوروز روی آنتن تلویزیون رفته اند. «رادیکال»، «مصلحت»، «زاده شده برای پرواز» و «محموله نهایی»، فهرست این چهار اثر را تشکیل میدهند.
ضمن اینکه در فهرست منتشرشده، فیلمی که برای پخش در باکس جمعه ساعت ۱۴ شبکه کودک برنامهریزی شده، معرفی نشده است.
در میان این ۴۶ فیلم، دو فیلم «نامیرا» و «گریز از مرگ» جدید به شمار میروند. یکی از این دو اثر، تلهفیلم «نامیرا» به کارگردانی محمد کرمانشاهی است که جمعه ۱۴ اردیبهشت ساعت ۱۴:۳۰ از شبکه سه سیما پخش میشود. این فیلم در سال ۹۵ ساخته شده، ولی تاکنون در تلویزیون نمایش داده نشده و پس از حدود هشت سال به پخش میرسد. علت پخش نشدن این فیلم که سال ۹۶ حتی از جشنواره فیلمها و سریالهای پلیسی مسکو نیز جایزه گرفت، روشن نیست. علاوه بر امین زندگانی، شهرزاد کمالزاده، رامین راستاد و آیدین ختایی، پرستو صالحی هنرپیشه سابق تلویزیون در این اثر نقش دارد.
دومین فیلم جدید این آخر هفته، «گریز از مرگ» به کارگردانی مایک برنز است که جمعه ۱۴ اردیبهشت ساعت ۱۳:۳۰ روی آنتن شبکه تهران خواهد رفت. این فیلم از آن جهت اهمیت دارد که یکی از آخرین پروژههای سینمایی بروس ویلیس به شمار میآید. این هنرپیشه ۶۹ ساله هالیوود که بازیگری را به ناچار کنار گذاشته، در همان ایام که عوامل فیلمها مجبور بودند دیالوگها را از طریق گوشی برایش بخوانند و توانایی حفظ کردن نداشت، به تدریج متوجه شد به بیماری زوال عقل مبتلا شده است.
جالب آن که فیلم «گریز از مرگ» به علت محدودیتهای کرونایی، تنها در ۹ روز فیلمبرداری شده و تمام سکانسهای این بازیگر نیز تنها در یک روز ضبط شده است! در سال ۲۰۲۱ جوایز تمشک طلایی نیز که به بدترینهای هالیوود اهدا میشود، یک رشته ویژه با عنوان «بدترین بازی بروس ویلیس» اضافه کرد که ۷ فیلم این بازیگر در آن سال، ۷ نامزد آن را تشکیل میداد و فیلم «گریز از مرگ» هم یکی از آن آثار بود. بعدها وقتی خانواده بروس ویلیس رسما خبر بیماری او را به اطلاع عموم رساندند، این جایزه لغو شد.
از میان آثار تکراری این ایام نیز فیلم «هویت» اثر جالب توجهی محسوب میشود. این فیلم که برای پخش در روز شنبه ۱۵ اردیبهشت ساعت ۲۱ از شبکه نمایش برنامهریزی شده است، نخستین فیلم بلند ابراهیم حاتمیکیا به شمار میآید که بسیاری مهجورترین فیلم این کارگردان میدانند. «هویت» در سال ۱۳۶۵ با سرمایه شبکه دو سیما و به عنوان فیلمی سینمایی ساخته شد، ولی هیچگاه روی پرده سینما نمایش داده نشد و مستقیما در تلویزیون به پخش رسید.
گفته میشود به خلاف خاستگاه فکری ابراهیم حاتمیکیا که پیش از فیلمسازی، پاسدار و هنرمندی از جریان انقلاب بود، خسرو دهقان منتقد جریان عرفی نقد سینما، اولین منتقدی است که این فیلمساز را اصطلاحا کشف کرد و با نقدی که بر فیلم «هویت» نوشت، از فیلمساز خوشقریحهای خبر داد که وارد سینما میشود.
منبع: خبرگزاری ایسنا